مهدویت

مهدویت
در خصوص مسائل دینی و مهدویت

احقاق الحق
پاسخ به شبهات مهدويت

 



اشاره
آنچه پيش روي داريد، مقاله‌اي است كه تحريف‌ها و شبهات درباره اصل مقدس امامت و مهدويت را بررسي و پاسخگويي مي‌كند. اين مقاله توسط آيت‌الله قربانعلي دري نجف آبادي نوشته شده است.
* * *
يكي از موضوعات قطعي و مسلم از ديدگاه پيامبران عظيم‌الشان الهي و قرآن كريم و پيامبر اكرم(ص) و ائمه هدي(ع) و فرق و مذاهب اسلامي موضوع امام عصر و آينده روشن تاريخ بشريت و وعده به قيام مهدي موعود(عج) و دادگستر جهان و حاكميت عدالت در سراسر جهان و ايمان و اخلاق و معنويت و برابري و برادري و ارزشهاي متعالي اسلامي و قطع شدن دست اشرار و ديكتاتورها و جلادان و جنايتكاران از سر ملتهاست.
درباره اين حقيقت عظيم صدها آيه و روايات در كتب معتبر و يقين آمده و صدها كتاب و جزوه و هزارها مقاله نوشته شده است.
اين موضوع از افتخارات بزرگ اسلامي است بلكه نشانه عمق و حقانيت معارف ارزشمند و انسانساز اسلام است. اگر در دهه‌هاي اخير موضوع جهاني شدن و جهاني سازي و يا موضوع حكومت جهاني و يا عدالت و يا بيداري اسلامي در دنيا مطرح شده است همه نشان دهنده اين ايده و آرمان بلند اسلامي است.
براستي حكومت واحد جهاني، عدالت و روابط عادلانه در سراسر زمين بزرگترين آرمان بشريت است و مگر شخصي مي‌تواند اين حقيقت را انكار كند.
پيروزي انقلاب اسلامي و حركتهاي وسيع اخير در كشورهاي اسلامي و قيام عليه مستبدان و وابستگان و لائيك‌ها و سكولاريزم و جهل و جور و جفا خود بهترين شاهد بر اين حقيقت است.
اين موضوع خود يكي از نقاط قوت اسلام و نشانه زنده و پويا بودن و آينده نگري اين دين حنيف است.
متاسفانه برخي از جريانهاي منحرف و وابسته كه با پول بيت المال تغذيه مي‌كنند و سردمداران آنها حيات سياسي خود را مانند زمان بني اميه و بني العباس در خطر مي‌بينند با هر نوع شگرد و حيله به مبارزه و يا تحريف و انحراف و يا جعل و يا ادعاهاي ساختگي و قلابي مانند فرقه سازي از جمله فرقه ضاله مزدور آمريكا و انگليس و اسرائيل و جريانهاي وهابيت و مانند آن مي‌كوشند تا با اين فكر و عقيده و مكتب انسانساز و مترقي و روزآمد و كارآمد و اميدبخش مبارزه نموده و يا مباني عميق و نوراني آن را زير سئوال ببرند. نمونه اين اقدامات تخريبي را در جزوه‌اي كه در سال 88 در حج سال 1430 هجري قمري بين حجاج مكرم مكه مكرمه توزيع شده مشاهده مي‌كنيم.
البته پاسخ به تمامي شبهات و سخنان سخيف و تحريف شده و تحريك آميز و تفرقه افكنانه جريانهاي دست نشانده و تكفيري نياز به فرصت بيشتر دارد ليكن در اين مختصر به عنوان نگاهي به موضوع امام زمان (ارواحنا فداه) به برخي از شبهات شيطنت آميز آنها پاسخ داده خواهد شد.
آيات فراوان قرآن كريم و اخبار پيامبران قبل از اسلام خود در فرصت ديگري بايد مورد بحث قرار گيرد.
موضوع از لحاظ اجتماعي و سياسي و تاريخي نيز جداگانه بايد بحث و بررسي شود.
صرفاً در اينجا به برخي استنادهاي غلط و تحريف شده نوشته مذكور اشاره مي‌شود. در ابتداي بايد توجه داشت كه روايات در بعضي از موضوعات از طرف فريقين به صدها عدد بالغ مي‌شود و درباره مطالب گوناگون سخن گفته و اين قبيل روايات مانند روايات فقهي و تفسيري و تاريخي نياز به نقد و بررسي دارد و بصرف اينكه در مجامع حديثي اهل سنت و يا شيعه آمده نمي‌توان به آن استدلال كرد و بايد همان شيوه‌هاي عميق اجتهادي در سند و دلالت و صدور و جهت صدور و جمع بين روايات عرضه بر مبناني استدلال و اصول فقهي و محكمات كتاب سنت مورد توجه قرار گيرد تا امكان استفاده صحيح از آنها فراهم شود.
پيداست كه مسائل و موضوعات مربوط به امام عصر (ارواحنا فداه) از جهات مختلفي قابل ملاحظه است.
اولاً اصل امامت از روز اول مورد انكار و مخالفت جمع كثيري از باندهاي قدرت و سياست بازان حرفه‌اي قرار گرفته بود.
ثانياً حاكميت در اختيار بني اميه و بني العباس بود كه با اهل البيت(ع) بطور كامل و همه جانبه مخالفت داشتند.
ثالثاً بدترين ظلمها را در حق ائمه اهل البيت(ع) انجام دادند.
رابعاً نسبت به اصحاب ايشان نيز شديداً سختگيري مي‌شد.
خامساً نسبت به ائمه بعد از حضرت رضا(ع) بيشترين سختگيري‌ها را داشتند و در زندان و تبعيد و تحت نظر بودند.
در عين حال از ديدگاه اهل سنت نيز اصل موضوع امامت و ائمه دوازده‌گانه(ع) هرگز قابل انكار نبوده و نيست.
چرا جريانهاي متعصب و متحجر نظير وهابيون و خوارج نهروان بخاطر منافع مادي و تحميل خودشان بر جامعه اسلامي همواره تلاش كرده‌اند تا مقدسات عميق اسلامي را انكار نموده و در برابر مخالفان بدعتها و ادعاهاي غلط خود چماق تكفير و تفسيق بلند كنند.
همانطور كه شاهديم در طول صد سال گذشته جريان وهابيت و از باب آنها چقدر خونهاي مظلومان را ريخته‌اند و بصورت ترور و انفجار چه خونهاي پاك را بر زمين ريخته‌اند و متاسفانه اين روش ضد اسلامي بنام اسلام هنوز نيز ادامه دارد.
و هر روز شاهد بخون كشيده شدن جمع فراواني از مؤمنان در عراق، پاكستان، افغانستان، ايران و ديگر سرزمينهاي اسلامي هستيم. اكنون به نمونه‌اي از اين روايات اشاره مي‌شود.
موضوع مهم ديگر در اين رابطه مسائل مربوط به امام زمان حضرت مهدي(عج) است با اينكه موضوع از طرف اهل سنت متواتر است و ترديدي در آن نيست گرچه ممكن است نسبت به بعضي از جزئيات اختلاف نظر باشد از جمله شيعه معتقد است به ولادت و حيات آن بزرگوار و بعضي از برادران اهل سنت نظرشان بر اين است كه آن حضرت در آينده متولد خواهند شد.
از جمله ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه چند جا كه اميرالمومنين(ع) سخن از امام منتظر(عج) به ميان آورده، گفته هذه اشاره الي امام سيخلقه الله تعالي فيما بعد و قد اتفقت الامه علي ان الدنيا تفني الا بامام يملاءالله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جوراً.
بنابر اين در اصل موضوع امام مهدي(عج) ترديدي نيست. متاسفانه در سالهاي اخير جزوه‌اي در عربستان در ميان حجاج ايراني پخش شده و نسبتهاي ناروائي در اين باره به پيروان اهل البيت(ع) نسبت داده كه به برخي از آنها اشاره شده تا معلوم شود كه اين قبيل اشخاص مزدبگير چه اهدافي را دنبال مي‌كنند و چرا؟!
طبيعي است كه اگر حكومت امامت عادل باشد ديگر جائي براي مستبدين و ديكتاتورها و مزدروان آمريكا و وابستگان به اسرائيل و صهيونيزم در دنياي اسلام نخواهد ماند. و منابع نفتي و ثروت مسلمانان را ديگران چپاول نخواهند كرد و بر سرنوشت مسلمانها حاكم نخواهند بود و عمال و مزدوران آنها به كارسازي و كارچاق كن و تحكيم پايه‌هاي استعمار غربي و سكولاريزم و مانند آن نخواهند پرداخت و اسرائيل جنايتكار در منطقه براي سرنوشت مسلمانان فتنه‌گري و توطئه، شكنجه، ترور و جنگ به راه نخواهد انداخت.
نمونه اين شرائط اسفبار را در تونس و غيره و قيام مسلمانان عليه حكومتهاي سكولار و فاسد و چپاولگر اخيراً ديديم و اگر خشونت طلبي سردمداران فاسد اين كشور نبود طوفان خشم ملتها دمار از روزگار آنها بر مي‌انداخت و فرصت اين همه جنايت و جنايت به اسلام و مسلمانان و تفرقه افكني و تهاجم به ميان ديني و اعتقادي مسلمانان را نمي‌داد.
در اينجا به سه مطلب درباره اين نوشته خواهيم پرداخت:


اما درباره روايات مورد استناد بايد عرض كنيم علم حديث و رجال و درايه و استناد به احاديث معتبر و جمع بين روايات و تشخيص حدود اعتبار هر حديث خود نياز به اجتهاد و بررسي فني و كارشناسانه دارد والا مكتب فريقين پر از روايات ضعاف و راويان غيرقابل اعتماد در تمامي ابواب هست.
هيچ فقيه و كارشناس و صاحبنظري به هر حديثي در هر يك از اصول اربعه شيعه و يا صحاح سته اهل سنت بصورت مطلق استناد نمي‌كند به ويژه به مجامع حديثي قرون متاخر چون هدف گردآورندگان عمده جمع‌آوري احاديث بوده نه حكم به صحت تمامي روايات مرويه در كتب خود مانند بحار مرحوم مجلسي(رض)
بنابراين در موضوعات اعتقادي استناد به احاديث آحاد غير معتبر از وجاهت فقهي و حقوقي لازم برخوردار نمي‌باشد و موضوعي به اهميت موضوع امام عصر(عج) و مورد اتفاق فريقين كه قريب دو هزار حديث شريف در اين باره از طرق فريقين رسيده.
موضوعي نيست كه با يك حديث و يا دو حديث اصول و مباني و امهات و مسائل مربوط به آن زير سئوال برود و يا اصل مسئله به فراموشي و يا مجادلات فرقه‌اي تبديل شود. و يا افرادي كه الفباي متون اجتهاد و فقاهت در دين را نمي‌شناسند بخواهند درباره اين مسائل فيلسوف نمائي نموده و زحمات دوازده قرن علماي اسلام و رواه و محدثين بزرگ و فقيهان و مورخان نامدار و خدمتگزار را زير سئوال ببرند.
در همين جا به موضوع دوم و محدثان و صاحبنظران بزرگي كه از قرن سوم به اين طرف در موضوع سخن گفته، كتاب نوشته شده مي‌شود.
مرحوم كليني كه از بزرگان عصر غيبت صغري است در كتاب شريف كافي درباره ولادت امام زمان و تعداد ائمه دوازده‌گانه و غيبت آن حضرت و خصوصيات ديگر چندين باب عنوان فرموده است.
بديهي است كه كليني يكي از بزرگترين محدثان شيعه در عصر غيبت صغري و همزمان با نواب اربعه آن حضرت هستند. و وفات آن بزرگوار به سال 329 و همزمان با وفات آخرين نايب از نواب اربعه علي بن محمد سمري اتفاق افتاده است. آيا مي‌توان گفت موضوع امام عصر(عج) بعدها درست شده.
كتابهاي ديگر در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم مانند بصائرالدرجات شيخ صفار و يا در قرن چهارم غيبت شيخ صدوق و اكمال‌الدين و يا غيبت نعماني كتابهاي فراوان ديگري كه در قرن چهارم و پنجم به رشته تحرير درآمده.
بديهي است كه اين بزرگان تمامي احاديث خود را بصورت عمده از اصول اربعماه (و اصول چهارگانه اصحاب ائمه(ع) تدوين نموده‌اند.
آيا اين حقيقت ساختگي است؟!! يا شيعه از آن بي‌اطلاع بوده و يا دوران ديكتاتوري و خفقان در اوج بوده كه شيعه از حداقل امكانات نيز برخوردار نبوده تا بتواند عقايد حقه و اسلامي خود را از ابراز و از آن دفاع كند.
اكنون عبارت بدون دليل و شاهد و ساختگي اين مدعيان عجيب‌ترين دروغ تاريخ را ببينيد.
مي‌نويسد "بسياري از شيعيان قديم از اين امر اطلاع نداشتند و اين امر دلالت مي‌كند كه رواياتي كه مهدويت محمدبن حسن عسكري را بيان مي‌كند ساختگي و جعلي مي‌باشد و بعد از دوران علماي قديم شيعه به مدت طولاني جعل شده است.
بنابراين شيعيان تقريبا بعد از وفات هر امامي اختلاف داشته‌اند كه امام بعد از او كيست؟" براستي آيا اين استدلال است، بعد از دوران علماي قديم از كجا درآمده اينكه شيعيان بعد از هر وفات هر امامي تقريبا اختلاف داشته‌اند. از كجا درآمده شيعيان اثني عشري و دوازده امامي از آغاز طبق اسناد و مدارك قطعي و معتبر عقلي و قرآني و حديثي و تاريخي از اول يكپارچه بوده و مسائل را از خاندان وحي گرفته‌اند.
و از ديدگاه شيعه از زمان خود رسول اكرم(ص) اين موضوع مسلم و قطعي است و روايات و آيات قرآن بر آن دلالت دارند. (صرفا در كتاب منتخب الاثر 148 حديث درباره تعداد امامان دوازده‌گانه و در باب دوم 162 حديث و جمعا در دو باب 1 و 2، 300 حديث درباره تعداد ايشان و صراحت بر آن بيان فرموده و در پايان باب دوم ملحقاتي را اضافه نموده و از جمله نوشته‌اند جمع احاديث مربوط و احيانا با اضافه به 323 حديث بالغ مي‌گردد. و در اين رابطه توضيحات مفصل و ارزشمندي ارائه فرموده‌اند كه علاقمندان مراجعه نمايند. و آنگاه در آخر به ارزيابي روايات مربوط اشاره فرموده و اينكه در 130 حديث آمده كه آخرين امام از امامان دوازده‌گانه حضرت مهدي(عج) است. و در 109 حديث آمده كه اول آنها علي(ع) و آخر آنها مهدي(عج) با اين لقب يا القاب ديگر ذكر شده و در 160 روايت آمده كه 9 نفر ايشان از نسل امام حسين(ع) است و در 121 حديث آمده كه 9 نفر از آنها صلب امام حسين(ع) و مهدي(عج) از آنهاست و در 115 حديث آمده و المهدي تاسعهم قائمهم(عج) و در 71 حديث آمده كه اسامي و اوصاف و القاب آن بزرگواران را يكي پس از ديگري تا مهدي(عج) بيان نموده است.
علاقمندان به اثر قيم مرجع عاليقدر حضرت آيت‌الله صافي (مدظله‌العالي) در سه جلد بنام منتخب‌الاثر في‌الامام الثاني عشر مراجعه نمائيد.
براستي اگر ما ايده و اعتقاد يكي از مذاهب ديگر اسلامي را قبول نداريم حق داريم آنرا بصورت مجعول و ساختگي و تحريف شده عنوان نموده و بعد شروع به نسبتهاي ناروا و اهانت (عجيب‌ترين دروغ تاريخ) بنمائيم.
براستي كدام موضوعي در معارف اسلامي مانند موضوع مهدويت مورد توافق امت اسلامي است. در كدام موضوعي چندين هزار حديث وارد شده.
عقل و منطق نيز آن را تاييد مي‌نمايد. و اگر هدف بعثت پيامبران الهي(ع) برقراري عدل و قسط بوده و بگوئيم اين هدف هنوز تحقق نيافته آيا اين جمله خلاف شرع است؟ آيا بشريت قرن 21 بيش از هر زماني تشنه عدالت نيست؟
آيا اگر بگوئيم هدف پيامبران هنوز بطور كامل پياده نشده كفر گفته‌ايم يا يك حقيقت است و بايد آماده باشيم براي قيام دادگستر جهاني و عدل فراگير؟
آيا اين وعده الهي نيست؟ آيا انتظار آن بد است؟ آيا جامعه اسلامي نبايد براي گسترش عدالت در جهان تلاش كند؟ آيا نبايد اميدوار باشد؟
متاسفانه نويسنده در پايان نوشته خود يك جدول مقايسه‌اي بين حضرت مهدي(عج) از ديدگاه تشيع و مهدي در نزد اهل‌سنت ترسيم كرده و 81 عنوان مقايسه‌اي را ذكر نموده كه آنچه را به شيعه نسبت داده غالبا غيرواقعي، يا قابل بررسي و يا داراي توجيه منطقي و عقلائي و روائي بوده. ليكن نويسنده بناي صداقت و ارائه مطالب حقه را نداشته بلكه بناي تخريب و توهين و نسبتهاي غيرواقعي داشته.
آيا در نزد شيعه ترديدي هست كه آن امام بزرگوار عدل را در جهان برقرار مي‌كند. اين شاه بيت و بيت‌الغزل عشق و ايمان به مهدي موعود(عج) است.
متاسفانه نويسنده اين حقيقت ارزشمند و نوراني و قطعي را نيز نخواسته به شيعه نسبت دهد بلكه در بند 3 جدول آنچه را به شيعه نسبت داده براساس يك روايت ضعيف و يا قابل توجيه و تفسير است ولي در برابر از ديدگاه اهل سنت گفته كه عدل را برپا مي‌كند. براستي اين همه بي‌انصافي چرا؟! مگر موضوع عدالت از ديدگاه مكتب اهل‌البيت(ع) يك امر قطعي نمي‌باشد؟!
يا در بند 5 نوشته شيعه مي‌گويد ولادتش غيرطبيعي است اما اهل سنت مي‌گويند ولادتش طبيعي است منظورش از اين نوع مقايسه‌ها چيست؟ و كي شيعه گفته ولادتش غير طبيعي است! تازه اگر باشد چه اشكالي دارد مانند عيسي(ع) و موسي(ع) و يحيي(ع) و يا اينكه آثار زايمان مادر بزرگوارش چندان مكشوف نبود و زايمان به دور از چشم نامحرمان انجام پذيرفت. آيا اين اشكالي دارد يا حكيمانه‌ترين اقدام در آن شرائط و با آن همه محدوديت است.
در بند 4 نوشته شيعه مي‌گويد اعراب را مي‌كشد، اهل‌سنت مي‌گويند زمين را پر از عدل مي‌كند.

در بند يك نوشته از نظر شيعه اسم مبارك آن حضرت محمدبن‌الحسن(ع) است و نزد اهل سنت محمدبن عبدالله. اولا اين خود جواب اوست كه مي‌گويد در اسم آن حضرت نزد شيعه اختلاف هست. ثانيا اگر در روايات از پيامبر(ص) آمده كه اسم او شبيه اسم من است دليل نمي‌شود كه اسم شريف پدر آن بزرگوار عبدالله باشد.
ثالثا ممكن است عنوان عبدالله اگر در رواياتي آمده باشد به اعتبار وصفي باشد چون امام حسن عسكري(ع) عبدالله واقعي‌اند.
رابعا اين نسبت به اهل سنت صرف ادعا است و نزد كساني كه از اهل سنت معتقد به ولادت آن حضرت هستند نيز بي‌مبناست.
در سال ولادت آن حضرت نيز تقريبا اختلافي نيست و سالهاي 56 و 57 و 58 صحيح نمي‌باشد. در اصل ولادت آن حضرت نيز از نظر شيعه ترديدي نيست. و بسياري از صحابه امام عسكري(ع) آن حضرت را زيارت نموده‌اند و مژده آن را شنيده‌اند و حدود 69 سال تا سال 399 هجري قمري نيز نواب اربعه با آن حضرت مستقيما ارتباط داشته و احاديث و پاسخ سئوالات را آورده‌اند.
امام حسن عسكري(ع) به احمد بن اسحق قمي(ره) فرمودند:
ولدلنا مولود فليكن عندك مستورا و عن جميع الناس مكتوما فانالهم نظهر عليه الا الاقرب لقرابته و الوالي لولايته اجبنا اعلامك ليسرك الله به مثل ما سرنابه و السلام.
براي ما فرزندي متولد شده در نزد تو مخفي باشد و از تمامي مردم موضوع پوشيده باشد ما جز نزديكان و اولياي خود را بر آن آگاه نساختيم.
دوست مي‌داشتيم تو در جريان باشي تا خداوند تو را به واسطه آن خشنود فرمايد. همانطور كه ما را خشنود و مسرور فرمود. والسلام.
توقيعات فراواني از آن بزرگوار رسيده كه در پاسخ نامه‌هاي مردم و سئوالات آنها اصرار يافته و در كتاب شريف معجم جلد 7 نقل شده علاقمندان مي‌توانند مراجعه نمايند.
نواب اربعه(ع) نيز خود وسيله ارتباط بوده و شخصيت ايشان غني از تعريف و تمجيد است (ابوعمر و عثمان بن سعيد عمري و فرزندش ابوجعفر، محمدبن عثماني بن سعيد متوفاي سنه 305 هجري قمري كه حدود 50 سال نيابت داشتند و ابوالقاسم حسين‌بن روح و ابي‌الحسن علي بن محمد السمري كه در 15 شعبان سال 329 هجري قمري وفات يافته‌اند. (بحار جلد 51 صفحه 341 تا 360)
در بند 3 كه نوشته فلان و فلان را خواهد كشت اولا اين روايت را مفضل بن عمر نقل كرده و خوب بود به صفحات 1 و 2 و 3 پاورقي جلد 53 بحار در باره رجال حديث نيز مراجعه مي‌كرد كه اين حديث از آنجا نقل شده و اصلا شيوه نقل مرحوم مجلسي را نيز دقت مي‌نمود. نه اينكه بصرف نقل يك مطلبي در كتابي با شرائط فني غيرقابل استناد آن را بعنوان يكي از خصوصيات آن حضرت از نظر شيعه نقل مي‌نمود. و ويژگي قطعي آن حضرت كه برپائي عدالت درجهان است و ده‌‌ها روايت معتبر و قابل استناد در اين باره آمده را به اهل سنت نسبت مي‌داد. و اصل لقب آن حضرت العدل‌المنتظر است اين موضوع را از ديدگاه مكتب اهل‌البيت(ع) ناديده مي‌گرفت يا نسبت ناروا مي‌داد؟!
الحق اين نوع ادبيات جز نوعي گزينش براي اتهام زدن، ملكوك جلوه دادن، خروج از عدالت، تبليغ منفي، جوسازي و افترا چه چيز مي‌تواند باشد.
يادآور مي‌شود موضوع امام مهدي(عج) و نسل آن بزرگوار و غيبت و ولادت و فرزند امام عسكري(ع) بودن و غيبت طولاني داشتن و شباهت به پيامبران الهي داشتن و قيام براي عدل و قسط نمودن و ظهور در آخرالزمان و ده‌ها مسئوله ديگر جزء مسلمات معارف اسلامي و قرآني و حديثي و حتي وعده پيامبران سلف(ع) است و اين كمال دين و اسلام و اميد به آينده و آينده‌نگري و نشان دهنده بالندگي و عظمت اسلام و برنامه‌ اسلام براي آينده‌ بشريت و اينكه سرانجام عدالت پيروز خواهد شد. آري
شب پره گر و صف آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نكاهد
و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون، ان في هذا لبلاغا لقوم عابدين (سوره انبياء 105 و 106) در اينجا چند سئوال هست.
آيا يك جمله از يك حديث را گرفتن و آن را مبنا قرار دادن و قضاوت كردن صحيح است؟
آيا نبايد مباني و اصول و امهات مسائل هر دين و مذهبي را از بزرگان آن مكتب اخذ نمود؟
آيا تحريف در نقل و تحريف در معنا و تقطيع روايات و تفسير غلط و عدم تفكيك صحيح از افتراء و جعل گناه كبيره نيست؟ آيا تفرقه و ايجاد و شقاق و نفاق كفر نيست؟
آيا تقريب و وحدت مذاهب اسلامي لازم است يا تفرقه و ايجاد شقاق و نفاق؟
آيا دشمن اصلي مسلمانان صهيونيستها و آمريكا و حكومتهاي جبار و ديكتاتور و وابسته هستند يا عاشقان امام زمان (عج)
آيا در كافي شريف و بحار مرحوم مجلسي صدها آيه قرآن و روايت درباره امام عصر(عج) نيامده؟ آيا با يك جمله از يك حديث مي‌توان به جنگ اين همه ادله رفت؟ و اين حقيقت با عظمت و افتخار آميز را زير سئوال برد؟
آيا آقايان با طرح بعضي از مسائل به شيوه تحريك آميز و تفرقه افكنانه و بر خلاف اصول و مباني فقهي و حديثي و تاريخي چه اهدافي را دنبال مي‌كنند.
آيا جز در صدد تخريب مباني عميق دوستداران اهل البيت (ع) و معرفي اسلام بدلي بجاي اسلام حقيقي هدف ديگري را دنبال مي‌كنند.
آيا فوكوياما در سال 1363 در تل‌اويو نگفته شيعه باد و بال سرخ و سبز حركت مي‌كند و زنده است.
بال سرخ كربلا و عاشورا و امام حسين(ع) است وبال سبز امام زمان (عج) و انتظار فرج و مرجعيت و تداوم اجتهاد.
اين گونه نوشته‌هاي منحرف و با حمايت و بودجه دولتهاي وابسته مي‌خواهند چه بگويند و چه حقيقتي را براي امت اسلامي روشن كنند؟
براستي دولت عربستان و يا وهابيون چه اهدافي را دنبال مي‌كنند و چه چيزي را مي‌خواهند بدست آورند؟
متاسفانه اين بدعتي است كه از روز اول رحلت پيامبر اكرم(ص) گذاشته شده و براي اهداف سياسي و تصاحب قدرت و بستن درب خانه اهل البيت(ع) از تمامي اهرمها استفاده شده و مي‌شود و مثلا اينكه هدف وسيله را توجيه مي‌كندو الغايات تبري المبادي (هدف وسيله را توجيه مي‌كنند) سياست انگليسي‌ها و بني اميه است كه اعمال مي‌شود.
اميد آنكه همه ما از خواب غفلت و جهالت و تعصبهاي جاهلي بيدار شده و به فكر عزت و سربلندي مسلمانان و نجات كشور‌هاي اسلام از فقر و فساد و وابستگي باشيم و زمينه ساز آرمانهاي مقدس آن بزرگوار را در عالم فراهم كنيم و از لجاجت و دشمني با يكديگر پرهيز كنيم و اگر سخني هم داريم عالمانه و عادلانه و منصفانه باشد.
براستي علماي اهل سنت چگونه اجازه مي‌دهند اشخاص به هر دليل يا از روي جهل يا غرض يا وابستگي و مانند آن چنين نسبتهاي ناروائي را به يك پنجم جمعيت مسلمان عالم بدهند و با بودجه بيت المال آن را تكثير و در بين مسلمانان براي تفرقه افكني و هتك حرمت منتشر نمايند؟
در بند 6 نوشته مساجد را ويران مي‌كند اگر چند مسجد ويران شود مشكلي دارد اما درباره مسجد كوفه شيعه چه مي‌گويد آنقدر توسعه خواهد يافت كه هزار باب خواهد داشت. مگر موضوع توسعه و فراگيري اسلام در جهان نمي‌باشد؟ مگر در همه جا اقامه نماز جمعه و جماعت نخواهد شد؟ آيا اين به معناي ويراني مساجد است يا آباداني و عمران و توسعه مساجد و جمعه و جماعت كه نمونه آن را پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و به تبع آن در ديگر كشورها مشاهده مي‌كنيم. در زمان آن حضرت در سراسر عالم چنين خواهد شد.
چرا اگر مسجد ضرار باشد قطعا ويران خواهد شد يا ز خرفه مساجد را تخريب خواهد نمود. آيا بناست يا مغالطه و سفسطه همه حقايق اسلامي را زير سئوال ببريم و به باد سخريه بگيريم؟ آيا در قرآن كريم سخن از مسجد قبا و مسجد ضرار و تعمير مساجد و تخريب مساجد نيست؟
اين ظلم بزرگي است كه ما بخاطر اهداف و اغراض سياسي و گرايشهاي وهابي خود معارف اسلامي را زير سئوال ببريم و با جعل و تحريف مذهب تشيع را بصورتي كه خودمان مي‌خواهيم نشان بدهيم.
در صفحه 34 نوشته شيعيان دوازده امامي در مورد مهدي اختلاف زيادي دارند. نخست در مورد اسمش اختلاف دارند و از ابوعبدالله جعفر صادق روايت كرده‌اند كه گفت صاحب اين امر مردي است كه جز كافران اسم او را نمي‌دانند(نمي‌داند)
اولا ترجمه روايت شريف را كاملا غلط ذكر كرده و معناي حديث شريف شدت پرهيز از ذكر نام آن حضرت است. و نمي‌دانند (نمي‌نداند) غلط است نمي‌برند صحيح است. لا يسميه باسمه و بعد تاكيد بوده بر اينكه گفته شود الحجه من آل محمد(ص) آيا اگر در شرائطي از ذكر نام آن حضرت منع شده و تاكيد شده پرهيز شود. اين بدان معناست كه كسي اسم آن حضرت را نمي‌داند و يا نبايد ببرد و ما در روايت فراواني كه از باب مكاتب است مخصوصا با لقب و كنيه روايات آمده و اين عين صواب بوده.
براستي الان در كشورهاي عربي چقدر مي‌توان از امام راحل (قدس سره الشريف) تجليل و تعظيم و تكريم كرد؟آيا با پيروزي انقلاب اسلامي در عربستان كتاب بنام و جاء دور المجوس چاپ نكردند؟ و آيا در نشريات و فتاوي بدترين توهين‌ها را به شيعيان روا نداشته‌اند؟ و آيا چه كسي پاسخ اين همه خون مظلومانه شيعيان و مسلمانان پاكستان، افغانستان، لبنان، عراق، غزه و فلسطين را خواهد داد؟
بديهي است كه اسم شريف امام عصر(ارواحنا فداه) هم نام جد بزرگوارش حضرت خاتم الانبيا(ع) و مهدي(عج) نيز لقب آن بزرگوار است. و حجت خدا بر خلق و صاحب عصر و زمان و خاتم اوصيا و امام دوازدهم و غوث و غياث و قائم آل محمد (عج) همه و ده‌ها و صدها لقب ديگر از القاب شريف آن بزرگوار است. به كتااب معجم احاديث امام مهدي(عج) جلد 6 صفحه 25 و بيان نوراني امام حسن عسكري (ع) در اين باره مراجعه شود.
اين نويسنده به حديث 5 اين باب استناد كرده و غلط نيز معنا كرده اگر به حديث دوم اين باب توجه مي‌كرد شايد نيازي به اين همه تكلف و نسبتهاي ناروا نداشت.
در حديث دوم مي‌فرمايد: ان دللتهم علي الاسم اذاعوه و ان عرفوا المكان دلو عليه اگر آنها را بر اسم راهنمايي كنم و يا كنيد افشا خواهند كرد و اگر مكان آن حضرت را بشناسند آن را نشان خواهند داد.
آيا بهتر از اين راهي براي صيانت از آن بزرگوار سراغ داريد؟ آيا عنايات خداوند و تار عنكبوت در غار ثور مانع از دسترسي كفار بر رسول اكرم (ص) نشد؟ آيا اميرالمومنين(ع) در ليله المبيت حافظ جان رسول‌الله (ص) نشد؟
مگر قرآن كريم در برابر دشمنان و معاندان نهي از اذاعه نفرموده و اذا جائهم امر من الامن او الخوف اذا اعوابه.
ضمنا اكثر بندهائي كه ذكر كرده با همين شيوه‌ها يا دروغ‌ محض و نسبت ناروا و او يا ترجمه غلط كرده و يا قابل توجيه و تفسير منطقي مانند 6 و 7 و 10 و 11 و 13 و 14 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 30 و 32 و 34 و 35 و 44 و 46 و 68 و 70 البته ساير موارد خود نياز به بحث ديگري دارد. متاسفانه اهداف نويسنده جز تفتين، افتراء، توهين به مقدسات اسلامي و مچ گيري و بد جلو دادن اصول مسلم اسلام و آرمانهاي متعالي آن نمي‌باشد.
در اينجا حديثي را درباره آن حضرت نقل نموده و علاقمندان را به كتاب شريف معجم احاديث الامام المهدي (عج) تاليف موسسه معارف اسلامي قم در جلد ارجاع مي‌دهم. حديث در جلد يك، صفحه 158 به شماره 23 روايت شده.
المهدي حق هو؟ قال حق، قال قلت ممن هو؟ قال من قريش. قلت من‌اي قريش؟ قال من بني هاشم. قلت من‌اي بني هاشم؟ قال من بني عبدالمطلب قلت من‌اي عبدالمطلب؟ قال من ولد فاطمه. اين روايت به اسناد متعدد از پيامبر اكرم(ص) نقل شده و در برخي نيز در ادامه درباره فرزندان فاطمه (س) نيز آمده من ولد الحسين.
در پايان بر اين مطلب تاكيد نموده كه اعتقاد به وجود امام حي حاضر، ناظر كه به امر الهي در پس پرده غيب قرار دارد و در حقيقت او حاضر است و ما غائب هستيم و شاهد بر اعمال و ناظر بر رفتار ماست و اعمال بندگان نيز بر او عرضه مي‌شود.
و قل اعملوا فسيري‌الله عملكم و رسوله و المومنون و ستردون الي عالم الغيب و الشهاده فينبئكم بما كنتم تعملون(سوره توبه 105)
نشاندهنده كمال اين دين و بلوغ اسلام و پيش‌بيني آينده و زنده بودن و پويائي و پاسخگويي و اميد بخش بودن و نجات بخش و عدالت گستر و برآورد كننده تمامي اهداف و آرمانهاي بزرگ انبيا(ع) و برقرار كننده حكومت عدل جهاني و ريشه كن كننده ظلم و جور و تجاوز و احياگر اسلام محمدي(ص) و برافرازنده پرچم توحيد در جهان و برقرار كننده امنيت و عدالت و آزادگي و كرامت انساني و كرائم اخلاقي يكي از افتخارات اسلام و تشيع است. و نه تنها با اسلام و قرآن منافات ندارد بلكه در راستاي اهداف بلند قرآني است. كه خود آرامش بخش جانها و نويد بخش مستضعفان و انتقام گيرنده از كافران و جنايتكاران بوده و خود يكي از بزرگترين سرمايه‌هاي نجات بخش جوامع بشري است. و اگر اين مفاهيم بزرگ و متعالي نباشد تمامي اميدها به ياس تبديل مي‌شود و روح ياس همه را از پا در مي‌آورد و جنايتكاران بيشتر اميد خواهند داشت و بيشتر جنايت مي‌كنند و اميد به اصلاح عدالت و كرامت از همگان رخت بر مي‌بندد. و شهوت پرستان و طاغوتها غالب و چيره مي‌شوند و روزنه‌هاي اميد همه به ياس تبديل مي‌شود.
انتظار امام عدل(ع) يعني انتظار حاكميت و گسترش و فراگيري عدالت و توحيد و معرفت در جهان و چه روزنه‌ اميدي از اين بالاتر و مقدس‌تر كه چراغ اميد مستضعفان باشد. و نور دل اميدواران و زنده دلان.
براستي آيا بشريت به عدالت جهاني، صلح جهاني، امنيت جهاني، ارتقاي بنيادهاي اخلاقي و معنوي، كرامت و فضيلت، برادري و برابري و ده‌ها صفت ارزشمند ديگر نياز ندارد! و اگر مكتبها اين همه اصول روشن را در سايه انتظار و حكومت عدل جهاني امام عصر(عج) نويد بدهد، آيا بايد آن مكتب را مورد حمله قرار داد و يا خود را اصلاح كرد.
آئينه ‌گر عيب تو بنمود فاش
خود شكن، آئينه شكستن خطاست
آئينه تقصيري ندارد. اين مرات عنايت خداست. اين ولايت الهي است نه طاغوتي و اين چراغ آسماني است نه طلسم شيطاني.
بايد تعصب‌ها را كنار گذاشت و از خواب غفلت و جهالت بيدار شد و براي تحقق وعده‌هاي الهي تلاش كرد. و چنانچه دلسوختگاني در اين راه گام بر‌مي‌دارند آنها را تشويق و حمايت كرد نه تخريب و تهمت زد.
البته سخن در اين وادي فراوان است كه بايد در فرصت ديگري يادآور شد.
و اين دعا را با هم بخوانيم و براي تحقق آن از خداوند متعال كمك بخواهيم كه:
اللهم انا نرغب اليك في دوله كريمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاه الي طاعتك و القاده اليي سبيلك. و الحمدلله رب العالمين
* حكومت واحد جهاني، عدالت و روابط عادلانه در سراسر زمين، بزرگترين آرمان بشريت است.
* اصل "امامت" همواره موارد انكار و مخالفت باندهاي قدرت و سياست بازان حرفه‌اي قرار گرفته است.
* وحدت و تقريب بين مذاهب اسلامي امري واجب و لازم است و بايد از هرگونه تفرقه و پراكندگي جلوگيري شود.
* از ديدگاه اهل سنت نيز اصل امامت و ائمه اطهار(ع) هرگز قابل انكار نبوده و نيست.
* اين وهابيون متعصب و متحجر هستند كه همچون خوارج كه در برابر مخالفان با بدعت‌ها و تحريف‌ها، چوب تكفير و تفسيق بلند مي‌كنند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: مهدویت، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, ] [ 19:1 ] [ علیرضا حمزه یی ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

جهت مشاهده وبلاگ به منوی خانه مراجعه فرمائید
نويسندگان
آخرين مطالب
آبان 1394 مهر 1394 شهريور 1394 مرداد 1394 تير 1394 خرداد 1394 ارديبهشت 1394 فروردين 1394 اسفند 1393 بهمن 1393 دی 1393 آذر 1393 آبان 1393 مهر 1393 شهريور 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آبان 1390 مهر 1390 شهريور 1390 تير 1390 خرداد 1390 ارديبهشت 1390 فروردين 1390
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 103
بازدید دیروز : 609
بازدید هفته : 1225
بازدید ماه : 1216
بازدید کل : 396574
تعداد مطالب : 306
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1